شعری از حسین منزوی در منزلت امام حسین علیه السلام

ساخت وبلاگ

ای خون اصیلت به شتک ها ز غدیران

 افشانده شرف ها به بلندای دلیران

جاری شده از کرب و بلا آمده و آنگاه

 آمیخته با خون سیاووش در ایران

تو اختر سرخی که به انگیزه ی تکثیر

 ترکید بر ایینه ی خورشید ضمیران

 ای جوهر سرداری سرهای بریده

 وی اصل نمیرندگی نسل نمیران

 خرگاه تو می سوخت در اندیشه ی تاریخ

هر بار که آتش زده شد بیشه ی شیران

 آن شب چه شبی بود که دیدند کواکب

نظم تو پراکنده و اردوی تو ویران

 و آن روز که با بیرقی از یک تن بی سر

 تا شام شدی قافله سالار اسیران

 تا باغ شقایق بشوند و بشکوفند

 باید که ز خون تو بنوشند کویران

 تا اندکی از حق سخن را بگزارند

 باید که ز خونت بنگارند دبیران

 حد تو رثا نیست عزای تو حماسه است

 ای کاسته شأن تو از این معرکه گیران

حدیث...
ما را در سایت حدیث دنبال می کنید

برچسب : شعری از حسین پناهی,شعری از حسین منزوی,شعری از حسین پژمان بختیاری,شعر از حسین پناهی,شعر از حسین منزوی,شعری از امام حسین,شعری زیبا از حسین پناهی,شعری زیبا از حسین منزوی, نویسنده : fhadisemasome بازدید : 132 تاريخ : سه شنبه 20 مهر 1395 ساعت: 3:37